سهمیه بندی شب های قدر در افغانستان


سهمیه بندی کانکور در حقیقت مخالفت با کسب علم و دانش و اعلام غیر مستقیم جهاد علیه کسب دانش

سهمیه بندی کانکور در حقیقت مخالفت با کسب علم و دانش و اعلام غیر مستقیم جهاد علیه کسب دانش

فرهنگ سهمیه بندی زمان در افغانستان رواج پیدا کرد که برای نخستین بار عبدالرحمن و به ترتیب شاهان اخلف وی سهم اقوم را در ارتش و ادارات دولتی تعین کردند و برای هزاره ها هیچ سهمی را در ارتش و ادارات در نظر نگرفتند.

از آنزمان تا کنون این رسم شوم و رواج ناقص توسط شیران این کشور تعقیب و عملی گردیده در زمان ظاهر شان و داود رسما اعلان می شد که هیچ فرزند هزاره حق تعلیم را در دانشگاه ندارد و هیچ هزاره حق ندارد در ارتش افسر تعین گردد.

این رسم ضد انسانی در زمان طالب ها هم به اوج خود رسیده بود آنها سهمیه بندی مذهبی را پیشه قرار داده بودند که هیچ هزاره حق ندارد از مراسم های مذهبی خود تجلیل بکند هیچ هندو حق ندارد بجز از لباس زرد لباس دیگر را بپوشد هیچ پشتون حق ندارد که بدون کشتن یک هزاره از سنگر برگردد.

دولت کنونی به رهبر کرزی هم از اجدادش عقب نمانده بلکه گام های فراتر از آنرا گذاشته است در ارتش سهمیه بندی را به تناسب قومی رقم زد و در ادارات دولتی نیز نظر به تعداد نفوس اقوام برایش سهیمه داده شد. در کابینه نیز کرسی ها بر اساس احصاییه نا معلوم نفوس تعین شد.

چندی قبل وزارت تحصیلات هم تصمیم گرفت پا بجای پا عبدالرحمن بگذارد و وارد شدن به کانکور را برای نخستین بار در جهان سهیمه بندی کرد که این واقعا از یک طرف نو آوری به عقب کشانیدن در یک سیستم است و ازسوی دیگر ننگیست در تاریخ کشور و سندیست بر جهالت این وزیر جناب آقای عبید الله عبید که با اینکارش از یک طرف بر پارسی زبان ها ننگ خریده است و از طرف دیگر برای وزارت تحصیلات عالی فخر فروخته است

بر اساس این گستاخی وزارت تحصیلات عالی کشور وزارت عدلیه نیز به خود جراات داد تا شب های قدر را سهمیه بندی نماید و اعلام بدارد که هیچ قومی حق شب زنده داری تمام شب های قدر را دارد مگر تنها سهمیه خود شان ( نطز) است زیاد هم مسله وزارت عدلیه را جدی نگیرید.

من به نوبه خویش این نو آوری عقب کش را یک تصمیم غیر عقلانی دانسته و از تمامی دوستان قلم بدست و فرهنگیان کشور می خواهم تا در برابر این ایستادگی نمایند و نگذارند که اصل شایسته سالاری جایش را بر کمک تولید انتحاری بدهد.

نگذارید باز برای چند صد سال دیگر یوغ استحمار کهن پیخ را بر گردن شما و نسل های بعد از شما بگزارند.ن گزارید برای بار دیگر و قرنهای دیگر شما را در تاریکی نگهدارند که نتوانید راه هموار را به پیش بروید.  

نگزارید برای بار دیگر مانع رفاع و آسایش شما گردند و آب آلوده کنند و ماهی هدف شان را صید بکنند.

به‌ آرزوی آنروز که شورای وزیران نیز از تصویب این حماقت صرف نظر بکنند.