مخبران وحامیان و…


تعدادی با طذح از قبل طراحی شده برای مدتی حمایتش را از تیم اصلاحات وهمگرایی اعلام میکنند و بعدا از وی جدا شده به تیم مخالف می پیوندند و تعدادی هم به تیم تحول و تداوم پیوستند و بعدا زیاد شان جدا شدند و به تیم مخالف رجوع بردند.
این حمایت ها را از چند بعد باید در نظرگرفت
1- مخبر ی
از این نگاه تعدادی بدون شک فقط بخاطر فهمیدن بعضی راز های پنهان تیم ها سرسختانه حمایت میکنند همین که به هدف رسیدند به بهانه ای خود شان را از تیم مذکور جدا می شازند و بی شرمانه و ناجوان مردانه پای به پای تیم رقیب که در حقیقت تیم منتخب خودش است می گذارند.
۲- منافع شخصی
در این میان بعضی ها هم بر علاوه کار و زار انتخاباتی بر منافع شخصی اش بیشتر تمرکز دارند و این گروه را کیسه سازان تازه وارد صحنه کارو زار ویاهم آنعده که هنوز به نبوغ سیاسی و فکری نرسیده اند از اول بشیاری ابعاد تعهدات شان را فراموش میکنند تشکیل میدهند که بعدا با دریافت گزینه های بیشتر و توقع های ناوقت تر سبب می شود تیم را رها کنند.
۳- منافع قومی و سمتی
از آنجائیکه بیشتر مسائل در افغانستان از پگا تا بیگاه جنبه ای قومی داده شده و این ذهنیت در اذهان عامه ریشه دوانیده و بعضا هم رشد کرده حنایت گران تیم ها هم از آن جمله مستثنا نیستند، نخستین بحثی که بعد از مباحث اساسی که همان خط و مش های کاندید ها برای دولت آینده شان است صورت میگیرد همین بحث قومیت و سمت است و هر کی سعی میکند تا سهم سمت و قومش را بیشتر بخواهد و بر دیگران متقبیل سازد، نادیده از این که باخواستن سهم فراتر از لزوم حقوقی قومش در حقیقت حق یک شهروند یا قوم و سمت دیگری را نادیده گرفته و زیر پا کرده.
مثلا کسانیکه در ادوار مختلف از انتخابات شورای های ولایتی، نمایندگی مجلس ویا انتخاب زعامت کشور نتوانسته اند بیشتر از ۱۵٪ رای جمع بکنند توقع داشتن جمعیت ۳۰٪ یک توقع بی جا و اشتباه است نه تنها اشتباه که حماقت محض هم است. و برعکس کسی که تا ۳۷-۴۰ در صد آرای مردمش را بدست آورده است بدون شک و بدون چون و چرا باید سهمیه به تناسب آرایش برایش داده شود و منطق عدالت طلبی و دموکراتیزه شدن سیستم ها نیز همین را امر میکند. از بحث اصلی دور نشویم.
۴- وسواس بودن های فردی
این قشر را کسانی تشکیل میدهند که فقط روی هوس گاهی آغوش یک تیم و گهی هم آغوش تیم دیگر را اشغال میکنند و بیشتر به فاحشه های سیاسی میمانند. و این ها هیچ گاهی مورد اعتماد مردم نبوده و نیست.

۵- پس چیزی که مهم است این است که مردم باید بر آنهائی اعتماد بکنند و رای بدهند که از ثبات و اعتقاد سیاسی و تیمی برخوردار اند و همه جوانب قضایا را از همان آغاز کارش سنجیده وارد کار زار انتخاباتی می شوند و تا آخرین لحظه گام به گام با هم تیم هایش به پیش میرود.
البته قابل ذکر میدانم که در این جمع یکتعداد که هم وجود دارد که بودنش را فقط مهم میدانند مانند سمبولیک و از حق و حقوق سیاسی و شهروندی چیزی در توشه ندارند که باید مردم از سوابق آنها آنها را مورد ارزیابی قرار دهند.

تا باشد روزی پشیمانی بار نیاید.

پیش بسوی پیروزی با تیم های منتخب خود ما !

مدیون تویم


سال ها و قرن هاست مرا می رنجاند این تنگی زمان و زندگی اینجا من کسی را مقصیر نمی بینم مگر خودم دیگران از من برتری و بهتری ندارند ولی این من هستم که خودم را از کاروان عقب کشیده ام و مسیر حرکت کاروانم را درست مدیریت نکرده ام ویا شاید هم نتوانسته ام.

افغانستان سرزمینی کثیر الاقوامی است که در طول تاریخ هر قومی خواسته است تا بر قوی دیگری تسلط داشته باشد فرق نمی کند که این تسلط سیاسی باشید یا اقتصادی و اجتماعی و… هدف اینجا غضب کردن حق اقوام دیگر است توسط یک ویاچند قوم

همان طوری که از اسم این سرزمین ( افغانستان = آه و فغان و پسوند ستان هم که بیانگر جای و مکان چیزیست مانند گل گلستان, تاجک تاجکستان و …) سیاه بخت معلوم است که این سرزمین بدون دغدغه و سروصدا هیچ امکان دارد از همین رو است که این سرزمین از همان زمان که اسمش افغانستان شده است هیچ گاهی صلح و ارامی را امتحان نکرده است و همیشه یکی بر دیگری غالب آمده و کله منار ساخته اند ویا 62 % نفوس قومی را گردن بریده اند.

این کشور زمانی اسمش افغانستان شد که ناقلین دامنه کوه های سلیمان وارد این قطعه خاک شدند این مردم چون بادیه نشین و کوه نشین بودند هنوز فرهنگی شهری و آداب انسانی را فرانگرفته بودند هر جای که رسیدند درندگی سر دادند,خون آشامیدند, قتل کردند, غارت کردند غضب کردند و هر جنایتی که از دست شان آمد در مقابل ساکنین اصلی این سرزمین دریغ نکردند.

قبل از مهاجرین بادیه نشین سلیمان کوه افغانستان کنونی به نام خراسان یاد می شد و تحت سلط مغول های شمال دریا آمو که به سرکردگی چنگیز هان در این سرزمین هجوم آمده بودند اداده می شد و گاهی هم توسط حکام محلی و ملک الطوافی این کشور اداره می شد نه جنگی بود و نه سر و صدای و نه برادر کشی و نه کسی یوغ بیگانه حمل می کرد.

قبل از آن آریایائی های هند و اروپای این سرزمین را اداره می کردند

ولی با این همه تاریخ پر خم و پیچ اقوام این سرزمین باید مدیون کسانی باشد که برای آنها این قوت و نیرو و هیوت را بخشیده است.

زنده بودن امروزما شاید برای خود ما کم اهمی ویا بی اهمیت باشد ولی با دیدن این فلم می توانیم دریابیم که چی بهای سنگینی برای زنده بودن ما نسل های قبل از ما پرداخته اند و چی قدر جوانان ما جان های شیرین شان را نه تنها برای زنده نگهداشتن ما بلکه برای بدست آوردن حق و حقوق یک شهروند واقعی و ایجاد یک جامعه عاری از خشونت, قتل, کشتار و در عوض مملو از برادری,صمیمیت, برابری  نثار کرده اند

من شخصا مدیون آن نسل فدا کار هستم

افغانستان مزرعه تبعیض


افغانستان مزرعه تبعیض و تعصب قومی,زبانی و مذهبی در این مزرعه که شخم تبعیض و تعصب را دهقانان بیگانه کاشته اند باید حاصل آنرا سوزاند گرنه درد سر بزرگی برای جوامع اقوام خواهد شد چی بهتر هر آنچی زود تر عملی گردد. شنیدم نتایج کانکور را به تعلق کشیدهاند مگر چرا؟ با تعلق کشدین نتایج کانکور چندین مسائل به اثبات می رسد که ذیلا برای شما شرح خواهم داد. 1- نا مسلط بودن کسانی که نتایج سوالات را ارزیابی کرده اند. 2- شاکی شدن بر درجه های تحصیلی آنها 3- مسلما اگر کسی میگوید در افغانستان تبعیض و تعصب وجود ندارد اشتباه می کند بلکه افغانستان مزرعه واقعی تبعیض و تعصب است. مسله مهم اینجاست که کرزی و دولتمردانش همیشه داد از دیموکراسی و عدالت می زنند پس ایا کامیاب شدن فرزندان کوشا و مستعید غور و دایکندی و پروان در امتان کانکور امسال خلاف عدالت و دیموکراسی است؟ شرمت باد وزارت تحصیلات اگر نتایج را به تعلق بکشید با آنکه مشروعیت این دولت پرسش بر انگیز است وزارت را زیر انبوده از سوالات خواهی برد که برده اید.

سخنانم را با یک جمله خاتمه می بخشم کسب دانش برای مرد و زن مسلمان فرض است اگر مسلمانیم پس چرا تعلیق؟

ندای عدالت از کویته تا دهلی


امروز حضور پررنگ دانشجویان افغانستانی مقیم شهر دهلی در کنار افغانستانی های مهاجر و دوستان هندی و غیره برای همنوای با دیگر برادران و خواهران جهان بخاطر اظهار همدردی با فامیل های قربانیان اخیر واقعه کویته تظاهرات را پر خروش تر ساخته بود.

امروز جوانان و نوجوانان مقیم شهر دهلی شعار های جون ذیل سر میدادند:

Hazara killin is genocide!

Stop killing Hazara!

1234 killing Hazara no more!

UN UN wake up ! wake up !

Banki moon Banki moon Wake up ! wake up !

این تظاهرات زمانی آغاز شد که دوستان از تمامی نکات شهر و دانشگاه های شهر دهلی اعم از :

ایست آف کیلاش

لاجپتنگر

مدنگری

اشرم

جمع از مهاجرین افغانستانی مقیم دهلی

دانشگاه دهلی

دانشگاه شاردا

دانشگاه جامعه اسلامیه

دانشگاه جنوب آسیا

دانشگاه هوانوردی ملکی

محصلین

و افغانستانی های مهاجر مقیم شهر دهلی

جمعیت چند صد نفری امروز با احساساتی که در قبال حقوق انسانی هزاره ها از خود نشان دادند واقعا قابل قدردانی و سپاس است.

این تظاهرات یک تظاهرات قومی, زبانی, نژادی و مذهبی نبود بلکه فراتر از همه این هم فرا قومی و هم فرا زبانی و سمتی بود در این جمع ما دوستان هندی و پاکستانی و اقوام مختلف افغانستان را با خود داشتیم که جا دارد از حضور پر رنگ ایشان جهت عرض تسلیت برای تمامی مردم کویته در جمع و برای هزاره ها صورت خاص تشکری می کنیم.

با حضور اقشار مختلف در تظاهرات امروز واقعا محسوس بود که نسل جدید ما دارند گامی بسوی همدیگر پذیری می روند دیگر برای این نسل مسله زبان ,قوم و مذهب و … مطرح نیست بلکه همه با هم برادر و برادر ایم

به امید روزی که یک وقت رسد که تمامی مردم افغانستان از تمامی اقشار به این فکر برسند که وطن عزیز ما رفاع کلی یابد.

جمع از محصلین افغانستانی در تظاهرات امروز ما در شهر دهلی

جمع از محصلین افغانستانی در تظاهرات امروز ما در شهر دهلی

 

امروز برای فردا


 

گذشته های ما رفتند شاید هم بعضی هایشان کار های کردند تا امرزو ما زنده باشیم و زندگی مشقت باری را که آنها تحمل کرده بودند بر ما نیز تحمیل نشود پس ما هم که امرزو زندگی می کنیم کاری بکنیم که نسل های آینده ما فرصت انگشت انتقاد بر عمل کرده های ما را نداشته باشند, دقیقا چیز های که امروز ما از گدشته های ما انتقاد می کنیم مسائلی خواهد بود که در آینده از ما انتقاد خواهد شد که چرا چنین کاری را نکرده ایم و چرا این را برای نسل آینده خود انجام نداده ایم حالان که آن وظیفه فردی و جمعی ما بوده و است

لذا دوستان نهایت گرامی بیائید قبل از اینکه زمان و فرصت ها را از دست دهیم مسوولیت ما را بشکل به انجام برسانیم که منت نسل آینده را با خود به گور نبریم

بیائید قبل از دست دادن فرصت ها مسوولیت خویش را بصورت احسنش به سر رسانیم تا منت نسل آینده بر ما نماند و فرصت بلند کردن انگشت انتقاد را بر ما نداشته باشند مثل که امروز ما بر نسل های گذشته انگشت انتقاد بلند می کنیم

Our  previous-er  had gone, some of them might have done something for us to be a live and no to tolerate the hardship part of  live which they did. so these who live today let’s do our part in order not to late  next generation to point finger on us.  It can be the same things or issues  as we crises from our past generation

they will ask us why didn’t we  solve that issues and why we left for them as we know it is our collective and individual  responsibility .  so dear friends let’s do our  responsibility in a based manner in order not to take the obligations of  upcoming generation with us to our grave.

let’s not to give the time for our generation to crises on us for why we haven’t done what we were suppose to

 

چند نکته برگزیده ازسخنان استاد کریم خلیلی


 

استاد کریم خلیلی معاون دوم ریس جمهور دولت اسلامی افغانستان در هنگام سخنرانی به مناسبت تحولات ها و نا امنی های اخیر در مسیر شاهراه های هزارستان و نقاط دیگر کشور

نکاتی چند از سنخرانی استاد محمد کریم خلیلی معاون دوم ریس جمهور دولت با بزرگان,محصیلین, خواهران و برادرن در کابل:
1- جناب استاد در بین برادران و خواهران خودش که با رای, حمایت و طرفداری آنها در چنین کرسی رسیده است احساس نا امنی می کند و نمی تواند جلسه ای که با بزرگان

 همین مردم برگزار کرده است درغرب کابل برگزار گردد.
یعنی امنیت شخص خود استاد مهم تر از امنیت این همه بزرگان,محصیل و استادان است.
2- مسله دیگر اینکه استاد ازنگرانی های اخیر در مناطق هزارستان می خواهد چهره کشوری بسازد در کجای پکتیا و پکتیکا مردم بخاطر اینکه هزاره نیستند گردن بریده شده است جناب محترم و استاد گرامی مسله طائفه ای شرقی و جنوبی را با مسله قومی مرکزی به هم نه آمیزید آنجا مسله مسله طائفه ای است و اینجا مسله مسله قومی و زبانی است.
جناب استاد می خواهد بگوید که این تنها هزاره ها نیست که گردن بریده می شوند بلکه اقوام دیگر را نیز گردن می برند
ولی در طول زمانی که طالبان پشتون قدرت مند شده اند هیچ گاهی هم من نه از زبان کسی و یا هم نه از رسانه ای شنیده ام که از قوام دیگر بخاطر اینکه صلح دوست بوده اند گردن بریده اند مگر اینکه بخاطر مسائل منطقوی و طوائفی.
3- مسله سوم روی نظام صحبت داشتند که چرا به شهادت رسیدن و قربان شدن نظامی ها آهی کشیده نمی شود ولی غافل از اینکه آنها در جنگ های رویا روی ویا حملات ناجوانمردانه ای چون کمین و انتحار از بین برده می شوند نه در محیطی که نشان از جنگ نیست و بلکه کشته شده های ما با دستان خالی شهید می شوند ولی نظامی های ما با دستان و پشتوانه پر.
4- فاصله زردآلووقره باغ (زردآلو جمعی از قره باغ است). و فاصله میدان وردک و بهسود فکر کنم هم در سخنان استاد درست فاصله سنجی نشده است.
5- مسله دیگر استاد از برگزیدن وزرا و راسا امنیتی کشور بود. آیا هیچ گاهی هم در انتخاب و معرفی آنها هم سعی کرده است که باید بنا بر تناسب نفوس اقوام معرفی شوند؟ آیا هیچ هزاره و یا اوزبیکی که از بزرگترین اقوام کشور است حق رسیدن به این کرسی ها را نداشت ؟
6- فرموده عجیبی از جناب استاد شنیده می شود ” این مسله را نباید جنبه قومی داد” آخر استاد جان آیا کسانی که این را قبل چهره قومی داده و بدون هزاره در این مسیر کسی دیگری را نمی کشند آنها هم چنین مثل شما فکر می کنند؟
آیا فکر نمی کنید که آنها این قضیه را خیلی قبل ویا بگویم قرنها قبل چهره قومی داده اند؟
7- استاد از واقعه 18 سنبله روزی سالمرگ کسی که در افشار در ظرف 24 ساعت بالاتر از ده هزار فامیل را بر گلم عزا روز سالمرگ یک قهرمان نامید واقعا استاد راست می گوید مسعود قهرمان ملی است؟
8- یک سخنت خوش آمد نفس او گروپ محکوم شد ” از جناب ریس گرفته با مارشال صاحب” یعنی از بزرگ تا خورد بلی حقیقتا در تقابل توانائی چنین است.
9- آیا این سخن معاون دوم ریاست جمهوری کشور بر آن جانی ( آمیر جنائی حوزه ششم ) طبیق شده است واقعا راست است که بچه ایران زاده نسل سید در زندان است؟
10- بلی فرموده ای تان را می پذیرم که فرمودید ” در طول تاریخ از شما ( مردم هزاره) فردی و یا افرادی نکته منفی ندیده اند و شما از نیرو های ناتو و دولت مرکزی بصورت احسن حمایت تان را نشان دادید ولی ای کاش از کسی و نیروی حمایت نمی کردیم شاید گردن ما را بریده نمی توانستند شاید محصیل ما کشته نمی شد شاید هم سربازی پولیس ما بعد از حادثه پر جنجال که توسط چند اوباش موتر و موترسایکل سوار در چوک شهید مزاری ایجاد شده بود شهید نمی شد.
11- مسله آغاز نکردن کار توسط شاروال را چرا به گردن مردم منطقه می اندازید جناب استاد؟ اینکه ارکائین دولتی کفایت کاری ندارند مردم مقصیر نیست شما در گفته های بالای تان خود اعتراف کردید که مردم هزاره از دولت و نیرو های ناتو هزاران بار بهتر از دیگران حمایت کردند ولی چرا این جا سنگ در دامن ما می ریزید؟
12- بلی در زمان حساس سیاسی زندگی می کنیم ولی نگفتید که باید در مقابل هر نوع بی حرمتی های قومی و منطقوی خویش هم حساس باشیم و بر هر یاغی و باغی اجازه جسارت و بی ادبی را در منطقه و
کشور ندهیم.